ظهور مکتب کلاسیک
آنچه در این مقاله میخوانید
Toggleظهور مکتب کلاسیک
بسیاری از اقتصاددانان آغاز دوره مکتب کلاسیک را مصادف با سال انتشار کتاب معروف آدام اسمیت Adam Smith یعنی ثروت ملل در سال ۱۷۷۶ می دانند. معمولاً اقتصاددانان کلاسیک را به دو دسته علمای اقتصادی خوشبین و علمای اقتصادی بدبین تقسیم میکنند.
مهمترین اقتصاددانان خوشبین
- آدام اسمیت (۱۷۲۳-۱۷۹۰)
- ژان باتیست سی (۱۷۶۷-۱۸۳۲)
- فردریک باستیا (۱۸۰۱-۱۸۵۰)
مهمترین اقتصاددانان بدبین
- رابرت مالتوس (۱۷۶۶-۱۸۳۴)
- دیوید ریکاردو (۱۷۷۲-۱۸۳۲)
- جان استوارت میل (۱۸۰۶-۱۸۷۳)
اقتصاددانان خوشبین معتقد بودند که توجه به اصالت فرد و آزادی طبیعی اقتصاد جامعه را به سمت رفاه و خوشبختی هدایت می کند.
اقتصاددانان بدبین بر این باور بودند که در صورت ثابت بودن شیوه فنی تولید و فشار جمعیت در نظام سرمایه داری این نظام آینده روشنی نخواهد داشت. رکود و بیکاری و کاهش تولید و فقر در انتظار جامعه خواهد بود.
آدام اسمیت به عنوان اولین اقتصاددان کلاسیک خوشبین عقیده داشت که گردش طبیعی اقتصاد در یک سیستم آزاد طبیعی از طریق دست نامرئی به گونهای عمل میکند که همواره حداکثر منافع عمومی در جامعه ایجاد می شود و رفاه حداکثر می گردد.
در مقابل رابرت مالتوس به عنوان یک اقتصاددان بدبین از طریق نظریه جمعیت و دیوید ریکاردو از طریق نظریه توزیع ثروت مسائل اقتصادی و اجتماعی سرمایه داری را مورد بحث و نقد قرار میدهند.
آدام اسمیت
به نظر آدام اسمیت اقتصاد باید آزاد باشد تا بتواند رفاه عمومی را تامین کند در این شرایط محرک اصلی فعالیت اقتصادی هر فرد، منافع شخصی او می باشد. آدام اسمیت در کتاب دوم خود ثروت ملل سه اصل کلی را مورد توجه قرار داد:
۱-تقسیم کار
۲-آزادی رسیدن به منافع شخصی
۳-توجه به منافع عمومی در تدوین سیاست اقتصادی
این اصول در نظریات تولید و ارزش مبادله و توزیع ثروت ارائه شدند که هر یک را جداگانه بررسی میکنیم:
الف – نظریه تولید آدام اسمیت
آدام اسمیت در کتاب ثروت ملل تشریح می کند که تقسیم کار موجب افزایش بهره وری نیروی کار شده و استمرار یک کار مشخص مهارت نیروی کار را افزایش می دهد و در صورت تداوم تولید امکان تولید بیشتر با هزینه کمتر فراهم میشود.
آدام اسمیت توان تولیدی نیروی کار را به عنوان یکی از مهمترین عوامل تولید می دانست. البته آدام اسمیت به معایب تقسیم کار نیز اشاره می کند و بیان می کند که کارگران در نتیجه تخصصی شدن زیاد مراحل تولید دچار رکود فکری می گردد و باید با اجرای برنامه های متنوع فکری این مشکل را برطرف نمود.
ب- نظریه ارزش مبادله آدام اسمیت
آدام اسمیت در نظریات خود برای کالاها و خدمات دو نوع ارزش قائل میشود:
۱-ارزش مصرفی: آن چیزی که امروز به عنوان نفع شخصی یا مطلوبیت میشناسیم.
۲-ارزش مبادله ای: همان قیمتی است که امروزه برای کالاها در نظر گرفته می شود.
به عقیده آدام اسمیت کمیابی عامل اصلی تعیین ارزش مبادله ای کالاهاست. اسمیت علاوه بر موضوع کمیابی میزان کاری را که برای تولید یک کار صورت گرفته است در تعیین ارزش مبادله ای موثر می داند وی همچنین دو نوع قیمت را برای کالاها معرفی می کند قیمت بازاری و دیگری قیمت طبیعی آن اسمیت بر این باور است که مکانیسم خودکار که بعدها به دست نامرئی مشهور شد قیمت های بازاری و طبیعی را به یکدیگر نزدیک می کند.
ج- نظریه توزیع ثروت آدام اسمیت
به عقیده اسمیت منافع حاصل از فروش محصول بین کارگران و کارفرما تقسیم می شود اما به عقیده ایشان بدلیل رقابت بین کارگران دستمزد آنها آن گونه که است، پرداخت نمی شود. در واقع اسمیت اقتصاد را در مرحله ای بررسی می کند که برای تولید از نیروی کار، زمین و سرمایه استفاده می شود. بنابراین ارزش پولی باید به صورت دستمزد نیروی کار و سود سرمایه و اجاره زمین تقسیم شود.
دستمزد: در مورد دستمزد او معتقد است بین کارگر و کارفرما در چانه زدن برای تعیین دستمزد قدرت مساوی وجود ندارد گاهی کارگران برای به دست آوردن کار دستمزدهای پایین تری پیشنهاد میکند و کارفرمایان معمولاً در چانه زدن دستمزد قدرت بالاتری دارند اما آدام اسمیت می گوید تعیین یک دستمزد حداقل برای امرار معاش کارگران فقیر ضرورت دارد. |
سود: در مورد سود آدام اسمیت معتقد است صاحبان سرمایه که زیان مربوط به ریسک سرمایه گذاری را قبول میکند باید انتظار سود را نیز داشته باشند تا ضمن جبران ریسک مذکور، مقدار مازاد نیز به دست بیاورد ایشان بین سود و بهره تفاوت چندان قائل نیست به طوری که وی بهره را بخشی از سود ناخالص می داند. |
اجاره: نرخ اجاره زمین یا بهره مالکانه که درآمد مالک زمین است برعکس دستمزد که در تعیین قیمت ها موثر است، خود معلول تغییر قیمت هاست. به عقیده آدام اسمیت تاریخ نیز این نظر را تایید کرده است چرا که از دوران ملوک الطوایفی که سرمایه صرف امور کشاورزی شد تا قرن هیجدهم اجاره زمین ۳ تا ۴ برابر افزایش یافته است. ایشان اجاره را مازادی می داند که پس از پرداخت سهم کارگران(دسمتزد) برداشت شده و سهم کارفرمایان (سود) باقی می ماند. |
آزادی اقتصادی آدام اسمیت و نقش دولت دراقتصاد
هر چند آدام اسمیت طرفدار آزادی اقتصاد نبوده است و مداخلات دولت را در قسمتی از امور مجاز می داند اما به دخالت حداقلی دولت در اقتصاد اعتقاد دارد او برای عدم دخالت دولت در اقتصاد دلایل زیر را مطرح میکند:
۱-دولت درآمدی را خرج می کند که خود به دست نیاورده بنابراین باید خرج کردن دولت در محدودیت قرار گیرد.
۲-مدیران دولتی فاقد نفع شخصی هستند بنابراین انگیزه زیادی برای مدیریت کردن مخارج خود نخواهند داشت.
۳-دولت معمولاً نمی توانند ناظران خوب و دقیقی برای فعالیتهای کارگاه های تولیدی باشند از این رو در پیشرفت وبهبود وضع تولید موفق عمل نمی کند.
آدام اسمیت به عنوان یک اقتصادان خوشبین مکتب کلاسیک معتقد است اگر دولت در اقتصاد دخالت نکنند سیر طبیعی اقتصاد همانند یک دست نامریی عمل می کند و در اقتصاد تعادل عمومی ایجاد می شود برای جامعه حداکثر رفاه حاصل می شود.
آدام اسمیت تنها سه وظیفه برای دولت معرفی می کند
۱-دفاع از کشور در مقابل تهدید های خارجی و تامین قدرت نظامی
۲-ایجاد نظم و امنیت داخلی برقراری عدالت و قانون محوری
۳-تولید کالاها و خدماتی که امکان تولید آن توسط بخش خصوصی انجام نپذیرد و فراهم نمودن خدمات اجتماعی و عمومی برای جامعه.
حیطه دخالت دولت از نظر آدام اسمیت
آدام اسمیت پس از انتقاد از عقاید هواداران مداخله دولت در امور اقتصادی نظر خود را چنین بیان می کند:
اگر دولت بخواهد از طریق وضعیت مزایای استثنایی سرمایه های افراد جامعه را بیش از میزانی که در صورت تحقق آزادی کامل و نیز عدم مداخله دولت حاصل میشد به بخش خاصی از فعالیتهای صنعتی جلب کند یا اگر از طریق ایجاد موانع مختلف جریان سرمایه را از حالت طبیعی و عادی خود خارج سازد، دولت در هر دو صورت نقض فرض کرده و چنین سیاستی در پیشرفت و ترقی جامعه موثر نخواهد بود.
آدام اسمیت
در نظر آدام اسمیت اداره دولت از درد ناچاریست بنابراین مداخله آن باید کاملا محدود و منحصر به اموری باشد که عمل فردی در آن غیر ممکن باشد برای اسمیت عدم مداخله دولت یک اصل کلی است و نه یک قاعده مطلق در حالی که معتقد است هیچ دو صفتی چنان تعارض با یکدیگر ندارد که صفت حاکم و صفت تاجر و دولتها همیشه و بدون استثنا بزرگترین ولخرج های جامعه هستند چون نخست دولت پولی را خرج می کند که دیگران به دست آورده است و در نتیجه هر کس همیشه در مورد صرف پول دیگران ولخرج تر از پول خود می باشد.
آدام اسمیت بحث قابل توجهی در لزوم ارائه آموزش متوسطه و آموزش عالی به وسیله دولت مطرح می کند از دیدگاه او این ضرورت بخاطر کیفیت آموزش و تدریس بوده است و آنچه کیفیت آموزش و لزوم و دخالت دولت در این زمینه مورد نظر اسمیت بوده اهمیت ایجاد عامل کار ماهر متخصص از این طریق می باشد.
آدام اسمیت – آزادی اقتصادی و دخالت دولت
دلایلی که آدام اسمیت را وادار به طرفداری از آزادی اقتصادی و اعتقاد به عدم دخالت دولت در این امور اقتصادی می کند، به قرار زیر است:
۱- در زمان آدام اسمیت تفکر عمومی این بود که دولت ها فاسد و نالایق و اسراف کار است لذا هرچه دولت کمتر در بازار مداخله کند بهتر است |
۲- اعتقاد به ماورا طبیعه یا دست نامریی: نظریه ای بود که طرفداران آنها معتقد بودند خداوند مکانیزم جالب بازار را برای بشر مقدر ساخته که به طور خودکار و بدون نیاز به دخالت دولت کار می کند. |
۳- آزادی اقتصادی موجبات کارایی بیشتر اقتصاد و نیز اشتغال کامل را فراهم خواهد کرد. |
۴- مراقبت دولت در امور کارگاه های تولیدی یک مراقبت سطحی است و یک نظارت کلی دارد. |
۵- رسیدگی و دلسوزی بدون واسطه که کارفرمایان در امر تولید می کنند از طرف دولت که مستقیماً در اداره کارگاه تولیدی ذینفع نیستند اعمال نمی شود. |
ژان باتیست سی و قانون سی
ژان باتیست سی از اقتصاددانان معروف فرانسوی است کتاب مهم اقتصادیاش رساله ای درباره اقتصاد سیاسی می باشد و در آن کتاب عقاید آدام اسمیت را گسترش داده است. بیشتر شهرت وی به خاطر قانون مشهور سی می باشد قانون سی می گوید هر عرضه و تقاضای خود را به وجود می آورد این جمله بدین معنی است که تولید کالاها و خدمات باعث ایجاد درآمد برای عوامل میشود و این خود موجب بهبود وضعیت این عوامل (کارگران، کارفرمایان) میگردد قدرت خریدشان افزایش می یابد که این امر خود منشاء ایجاد تقاضای جدید برای محصولات در بخش های مختلف می شود نتیجه پذیرفتن این قانون این است که هیچ نوع رکود دائمی و موقتی در اقتصاد ایجاد نخواهد شد.
به عقیده ایشان در شرایط رقابت آزاد و عدم دخالت دولت تعادل در یک نظام سرمایه داری توسط عرضه و تقاضا برقرار میشود و نیازی به دخالت دولت نیست به نظر وی زیان مداخله دولت در تجارت بیشتر از صنعت و در صنعت بیشتر از کشاورزی است البته ممکن است در بعضی مواقع مداخله دولت به منظور تشویق تولید بعضی از محصولات کشاورزی مانند غلات ضروری و مفید باشد.
توماس رابرت مالتوس
رابرت مالتوس از دانشمندان مشهور بدبین اقتصاد کلاسیک است وی در ۱۸ سالگی به دانشگاه کمبریج وارد و در سال ۱۷۸۸ فارغ التحصیل شد که زمینه تحصیل ایشان عمدتا ً ریاضی بوده است. سال بعد وارد کلیسای انگلستان شد و در سال ۱۷۹۱ لباس کشیشی را بر تن کرد اولین اثر انتشار یافته مالتوس مقاله در مورد جمعیت تحت عنوان مقاله ای در باب اصل جمعیت و تاثیر آن در ارتقاء جامعه می باشد در این مقاله مالتوس دو اثر ثابت شده زیر را در نظر می گیرد.
۱-انسان برای ادامه حیات به غذا نیاز دارد.
۲-خواهش میان زن و مرد و میل هر یک به جنس دیگر امری غریزی و ثابت است.
بر این اساس او معتقد است رشد جمعیت با سرعت بیشتری از رشد وسایل امرار معاش بیشتر ادامه می یابد و این افزایش جمعیت فقر را به دنبال دارد به عقیده وی رشد جمعیت به صورت یک تصاعد هندسی است در حالی که افزایش وسایل امرار معاش زندگی یک تصاعد حسابی است بنابراین رشد مواد غذایی نمی تواند هنگام رشد جمعیت افزایش یابد شکافی بین این دو ایجاد میشود که امروزه به شکاف مالتوس معروف است.
مالتوس با هرگونه مداخله دولتی در امور اجتماعی مخالف است و تدابیری چون قانون کمک به بینوایان و ایجاد سازمان های خیریه را محکوم میکرد. به نظر وی مداخله دولت نه تنها دردی را دوا نمیکند بلکه به تعداد فقرا و مستمندان میافزاید.
به نظر می رسد اشکال اصلی قانون مالتوس عدم تأثیر پیشرفت علم و تکنولوژی و کنترل رشد جمعیت و رشد عرضه مواد غذایی است هرچقدر شکل رشد جمعیت امروزی در برخی کشورهای در حال توسعه و یا توسعه نیافته وجود دارد اما کشورهای توسعه یافته معمولاً رشد جمعیتی ندارند و یا بسیار اندک است.
هرچقدر پیشبینیهای مالتوس در آمریکای شمالی و خصوصاً در ایالات متحده درست نبوده است ولی امروزه بسیاری از کشورهای در حال توسعه جهان شرایط و زمینه های تحقق پیش بینی های او را دارند و روش جمعیت این کشورها از رشد تولید ثروت و غذا پیش گرفته است و آنها به شدت با مشکلی مثل فقر و گرسنگی مواجه هستند.
دیوید ریکاردو
دیوید ریکاردو در شهر لندن و در یک خانواده یهودی به دنیا آمد مطالعه کتاب ثروت ملل آدام اسمیت در سن ۲۷ سالگی او را به مباحث اقتصادی علاقه مند نمود و مقالاتی در این زمینه چاپ کرد عمده شهرت وی مربوط به انتشار کتاب اصول اقتصاد سیاسی و مالیات بوده است.
ریکاردو در این کتاب با بحث در مورد توزیع محصول و درآمد زمین به سه وظیفه ی ۱- مالکان ۲- صاحبان سرمایه ۳-کارگران، بیان می کند که توزیع درآمد مهمترین اهرم کنترل در نظام اقتصادی است ولی معتقد است که به علت محدود بودن عرضه زمین های حاصل خیز فشار جمعیت سرانجام مردم را مجبور می کند که زمین های نامرغوب را زیر کشت ببرند و از زمین های مرغوب بهره برداری بیشتری نمایندو پیشرفت تکنولوژی قادر نیست از این امر جلوگیری نماید این موضوع در واقع محور اصلی نظریه« بهره مالکانه ریکاردو یا تئوری رانت» می باشد.
نظریه های دیوید ریکاردو
ریکاردو در زمینه های زیر نظریه های متفاوتی ارائه کرده است:
۱-نظریه بهره مالکانه ریکاردو
۲-نظریه ارزش کار ریکاردو
۳-نظریه توزیع درآمد ریکاردو
۴-نظریه بازرگانی بین المللی ریکاردو
به نظر ریکاردو ارزش یک کالا عبارت است از مقدار کار لازم برای تهیه آن کار و این تعریف همان تعریفی است که آدام اسمیت در جوامع ابتدایی داشته است که امروزه نیز میتوان گفت این تعریف تا حدودی صحیح است.
ریکاردو معتقد است وقتی قیمت یک کالا برابر با مقدار معین پول باشد که ارزش آن پیوسته در نوسان باشد ممکن است قیمت کالا در نتیجه تغییر ارزشها تغییر کند و این تغییرات نمی تواند بیان کننده مقدار کار انجام شده برای تولید این کالا باشد ایشان بیان می کند ارزش پول هم به مقدارکار لازم برای تولید فلزی که با آن سکه ضرب نشود و بستگی دارد.
ریکادو بهترین مسئله اقتصاد را توزیع می داند و معتقد است عوامل تولید به ترتیب اولویت (کمیابی) عبارت است از ۱-زمین ۲-نیروی کار و ۳-سرمایه بنابراین محصول تولید شده ابتدا به زمین دار تعلق میگیرد (به عنوان اجاره) و پس از آن دستمزد کارگر در سطح حداقل معیشت پرداخت می شود و مابقی تولید سهم سرمایه دار می باشد.
نظریه بازرگانی بینالمللی ریکاردو با تجزیه تحلیل وی از ارزش مبادله توزیع ثروت ارتباط دارد و معتقد است و حرکت انگلستان در جهت بازرگانی بین المللی آزاد مواد غذایی ارزانقیمت وارد کشور شده و عاملی در جهت کاهش فعالیت مداوم از صنایع کشاورزی خواهد شد ایشان توجه کمتری به حمایت از کالای صنعتی و معطوف می دارد.
جان استوارت میل
جان استوارت میل در لندن متولد شد پدرش از اقتصاددانان مشهور بود که به جای فرستادن فرزندش به مدرسه خود تربیت فرزندش را برعهده گرفت عده ای استوارد میل را آخرین اقتصاددانان مکتب کلاسیک میدانند و عده ای بر این باورند که او در اواخر عمر به سوسیالیست گرایش داشته است واو نه مانند ریکاردو و مالتوس بدبین بود و نه مانند برخی دیگر خوشبینی به عبارت دیگر او را می توان اقتصاددانی بینابین دانست.
نظر دکتر قدیری اصل درباره استوارت میل
دکتر قدیری اصل بیان می کند: تعالیمی که جان استوارت میل در کودکی یافت از حیطه قدرت انسانی خارج بود و در سه سالگی آموختن زبان یونانی را آغاز کرد. ۱۰ سالگی یک دوره تاریخ ادبیات را دید بعد در ۱۳ سالگی علوم و فلسفه را آموخته و تاریخ رم را به رشته تحریر درآورد و در ۱۴ سالگی همه دانستنیهای اقتصاد زمان خود را به کمال فرا گرفته است و به قول مرحوم فروغی در کتاب سه حکمت در اروپا چگونه قوای بدنی استوارت میل تاب این همه فشار را آورده است.
دکتر قدیری اصل
شاید بتوان گفت بهترین کتاب جان استوارت میل اصول اقتصاد سیاسی باشد که در سال ۱۸۴۸ به رشته تحریر درآمد. بنابراین بخشی از تفکرات وی برگرفته از تعلیمات پدرش و اقتصاددانانی چون ژان باتیست سی است چرا که مدتی را در منزل او زندگی کرده و در هر صورت کتاب اصول اقتصاد سیاسی استوارت میل با موفقیت زیادی همراه بود و در زمان حیات وی هفت بار به چاپ رسید و تا مدتها کتاب درسی دانشگاه های انگلیسی زبان بود این کتاب شامل ۵ بخش است:
۱- تولید
۲- توزیع
۳- مبادله
۴- تاثیر پیشرفت بر تولید توزیع و حکومت
۵- مالیه عمومی
نظریات استوارت میل بازتاب دیدگاه روشنفکرانه او بود که در دوران زندگی او مسیر زندگی علمی وی را تعیین کرد.
ایشان به پذیرش بدون قید و شرط نظریات اقتصادی ریکاردو واقع نبود و از نظریات آدام اسمیت الهام گرفته بود و به عقیده ایشان در جامعه روی پیشرفت به خصوص اگر بهره وری کالا بالا باشد انباشت سرمایه صحیح خواهد بود و دستمزد طرف ترقی خواهد نمود به علاوه غذا در کارگر اهمیت کمتری می یابد چون در اثر پیشرفت در معرض قیمتهای بالاتر قرار می گیرد و انگیزه دیگری برای بالارفتن دستمزدهای واقعی فراهم می آورد بعلاوه اگر رشد جمعیت محدود باشد حتی رشد دستمزدهای واقعی دامنه گستردهتری می یابد.
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.